اخبار و رودیدادها

شطرنج با ماشین قیامت


خلاصه :

.

کتاب :شطرنج با ماشین قیامت 
نویسنده: حبیب احمد زاده
نشر: سوره مهر

حوادث این رمان در آبادان و مربوط به سه روز از محاصره این شهر توسط نیروهای عراقی است. در رمان سعی بر این شده که به گونه‌ای متفاوت و با نگاهی فلسفی به وقایع و رخدادهای جنگ پرداخته شود. قهرمان این رمان دیده‌بان نوجوان ۱۷ ساله‌ای است که به ناچار به جای دوست مجروحش راننده ماشین حمل غذا می‌شود. او از این شغل ابا دارد و سعی دارد افراد کمتری از آن باخبر شوند. وی مأمور به انجام دیده‌بانی برای عملیاتی می‌شود که طی آن قرار است رادار عراقی موسوم به «سامبلین» را گمراه کنند؛ از جمله راداری که آن را «ماشین قیامت‌ساز» می‌نامند. وی در طی این روزها در حین ماموریتش در شغل جدید با افراد مختلفی (از جمله یک مهندس نیمه دیوانه) آشنا می‌شود و این آشنایی تحولی بزرگ را در او ایجاد میکند.

-مهندس می‌گه ماها مهره‌ سیاهیم. مهره‌ سرباز سیاه بدبخت! -نمی‌خواد ادامه بدی. یقه‌اش را گرفتم. حالا می‌خوای جوابش را بشنوی؟ با سر تأکید کردم. -آره. من و رفیقام، جونمون رو تو این راه گذاشتیم. باید جواب بدی! -خب، چرا من باید جوابش را بدم؟ -چون این نقشه را شما ریختید. قاسم مکث طولانی کرد؛ خیلی طولانی

 

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

دختران