فرهنگی

برشی کوتاه از زندگی شهید علی همایون پور


خلاصه :

سلام بر شهادت که بزرگ ترین نتیجه حرکت است

«سه روزی می شد که ارتباطمان با پشت خط قطع شده بود. شرایط سختی داشتیم. گرسنگی بچه ها را آزار می داد. با این حال هیچ کس انگار نمی خواست به روی خودش و دیگران بیاورد. جبهه به همه رزمنده ها یاد می داد که مقاومت عاشورایی چه مفهومی دارد.

در آن شرایط سخت، همه می دانستیم دست تدارکات برای آوردن غذا و بقیه ملزومات بسته بوده که به سراغمان نیامدند. بعد از ظهر روز سوم، دور هم نشسته بودیم که یکهو علی همایون پور رفت به سمت کیسه نان خشک های کپک زده ای که قابل خوردن نبودند. یک تکه نان را در امتداد نگاه متعجبانه بچه ها از توی کیسه بیرون کشید و کپک هایش را گرفت. کمی بعد جوری نان را به دندان می کشید که انگار مشغول خوردن یک وعده غذای گرم است. با این کار، بچه ها هم به سراغ کیسه نان رفتند. علی آن روز به همه فهماند، دفاع از ارزش ها بهای سنگینی دارد.»

علی همایون پور که خودش را نسبت به حفاظت از آرمان مقدس انقلاب اسلامی متعهد می دانست؛ در کنار تمام فعالیت های آموزشی و دانشگاهی، به حضور فعال در صحنه مبارزه با دسیسه های منافقین، ضدانقلاب و صف کشی های قدرت طلبانه استکباری هم شاخص بود.

او که جبهه را عبادت گاه خویش می دانست، شش ماه از بعد از شهادت برادرش، محمد همایون پور، با افتخار شربت شهادت را نوشید و در منطقه شاخ شمیران به گروه رفقای سفر کرده اش ملحق شد.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

دختران